کوبــار ( کمیتۀ ورزشی بیمارستان آریای رشت ) ورزشی-فرهنگی-اجتماعی

کوبار درگویش گیلکی به معنی بارانی است که در کوهستان ببارد.

کوبــار ( کمیتۀ ورزشی بیمارستان آریای رشت ) ورزشی-فرهنگی-اجتماعی

کوبار درگویش گیلکی به معنی بارانی است که در کوهستان ببارد.

بهترین منطقه صعود تابستانی -کفترخانی ( دامنه شمالی درفک ) گیلان

گروه کوبار (کمیتۀ ورزشی بیمارستان آریای رشت) در گرماگرم مسابقات داخلی فوتسال و گرمای طاقت فرسای تیرماه اولین صعود خود را به ارتفاعات کفترخانی در دیواره شمالی درفک در تاریخ 17 تیر ماه سال 1390 با موفقیت به انجام رسانید.


  

 

 

 

اعضاء تیم صعود : 

 

آقای اسفندیار یوسفی - راهنمای گروه  

 

آقایان فریدون فخر ،مجید تقوی  ( عقب دار)، مهدی جهاندیده ( هماهنگ کننده تیم فرمند)، بابک طالب خانی ، سید هادی موسویان ، نادر فرزانه کاری ، افراسیاب یوسفی ، رضا جهانی ، پیمان شمسی پور،سیاوش اکبر زاده ، ابراهیم مهدیزاده ، آرش طالب خانی ( جوانترین عضو گروه )

این صعود که با همکاری گروه کوهنوردی فرمند (شرکت پارس پخش عدل) انجام پذیرفت در شروع با اندکی ناهماهنگی در ساعت حرکت توام بود که خوشبختانه با تأخیر نیم ساعته آقا رضا راننده ون خلاصه حل و فصل شد. 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

  

 

 

  

 

 

  

  

 

 

 

نیمی از گروه در محل اولیه در انتهای خیابان رشتیان و نیم دیگر گروه در میدان توشیبا به تیم صعود ملحق شدند.  

 

ون سبز رنگ آقا رضا پس از گذر از منطقه امامزاده هاشم و برگشت از دور بر گردان  و عبور از رودخانه پرتلاطم سفید رود به روستای شهر بیجار رسید و پس از آن در مسیری خاکی و پر دست انداز به قهوه خانه آقا رمضان رسید  

 

و پس از اندکی توقف و صرف چای در مغازه آقا رمضان ( که حسابی ما را تیغ زد و چای  200 تومانی را دانه ای 500 تومان حساب کرد و ما را در شروع کار نقره داغ کرد!!! ) گروه در ساعت 7:20 دقیقه صعود را آغاز نمود.  

  

مسیر با شیب بسیار ملایمی  به سمت ارتفاعات امتداد می یافت از نکات جالب وجود  رودخانه که تا نیمه های راه در کنار مسیر پاکوب دیده می شد و در چند مرحله با گذر از عرض  رودخانه به راه خود ادامه دادیم  

 

مسیر کاملا جنگلی و مملو از درختان تنومند بود در به نظر من یکی از مناسب ترین مسیر های کوهپیمایی تابستانی است چرا که آفتاب سوزان تابستان ، واقعا در اندک قسمت های مسیر باعث سخت تر شدن صعود گروه شده بود بالاخص در انتهای مسیر با به اتمام رسیدن ذخیره آب گروه تنها امید رسیدن به چشمه در ارتفاعات کفترخانی بود که به همه اعضاء امیدواری میداد. 

 

نهایتا در ساعت 12:20 دقیقه به مقصد رسیدیم و در توقفی نیم ساعته و تجدید قوا ، با کوهنورد جدید آشنا شدیم ، سگ وفادار گله _ اسپید _ آره درست متوجه شدید !! سگی که پس از دریافت غذایی اندک از بچه های گروه در سرتاسر مسیر برگشت ما را همیاری نمود و گاها در انتهای گروه و گاه در ابتدای گروه پایاپای بقیه با ما حرکت میکرد و در مسیر برگشت جهت صرف ناهار توقف کردیم و اسپید سگ گله نیز در کنار گروه توقف کرد گویی این سگ متعلق به گروه بود !! 

  

 

پس از استراحت و تجدید قوا به سمت پایین کوه به راه افتادیم و راس ساعت 18:10 به جنب مغازه  قهوه خانه آقا رمضان خوش برخورد  ولی بی انصاف رسیدیم با توجه به تاخیر ون آقا رضا توفیق اجباری چای 500 تومانی آقا رضا نصیب بی از اعضای گروه شد ولی بقیه که حواسشون بود از خوردن چای انصراف دادند و بهترین گزینه آب تنی در رودخانه بسیار سرد و تمیز کنار جاده بود که واقعا خستگی رو از تن بچه هایی که شجاع تر ازبقیه بودند بدر کرد چون واقعا آب رودخانه خیلی سرد بود و تحملش  هم سخت ، ولی شفافیت و تمیزی آب رودخانه واقعا جالب بود. 

 

 

خلاصه آقا رضا باز هم با تاخیر رسید ولی این تاخیرش خیلی بجا و لذت بخش بود و آب تنی خستگی ما رو از تن بدر کرد...... 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد