کوبــار ( کمیتۀ ورزشی بیمارستان آریای رشت ) ورزشی-فرهنگی-اجتماعی

کوبار درگویش گیلکی به معنی بارانی است که در کوهستان ببارد.

کوبــار ( کمیتۀ ورزشی بیمارستان آریای رشت ) ورزشی-فرهنگی-اجتماعی

کوبار درگویش گیلکی به معنی بارانی است که در کوهستان ببارد.

کلّه قندی (قندکلّه) صعود زمستانی

 کلّه قندی ماسوله (قند کلّه)

 واژه های کلیدی :هوای مه آلود ، کلبه های کوهستانی ، ماسوله ، باد شدید ، گیلان ، قند کله



روز 2 بهمن ماه سال هشتاد و هشت 

سرآغاز یک صعود زمستانی بود روزیکه بررسیهای هواشناسی خبر از هوایی ناپایدار و نامطمئن میداد ، ساعت 7 صبح ماسوله بودیم در جاده های پر پیچ و خم کوهستانی ماسوله مه بسیار شدیدی همه جا را فرا گرفته بود که رانندگی را سخت کرده بود هوا هنوز روشن نشده بود و تاریکی و مه شدید ، باعث شده که تصمیم گیری برای صعود را با روشنتر شدن هوا قطعی کنیم چون مه واقعا غلیظ و .... 


همه بچه ها به لباسهای گرم مجهز بودند و وجود تجهیزات مناسب در صعود های زمستانی خیلی مهمه چون واقعا هوا غیر قابل پیش بینی است  ساعت 7:30 دقیقه تصمیم برای صعود قطعی شد و قرار شد از مسیر للندیز به کله قندی صعود کنیم  ...... قرار ما با بچه های انزلی (گروه مشترک آوای کوهستان و آریای انزلی) در للندیز بود تا با استفاده از تجارب پیشکسوتان گروه و سرپرستی آقای علی فرزانگان بتوانیم صعود خوب و بی خطری داشته باشیم 

یک کم که از ماسوله فاصله گرفتیم زیبائیهای طبیعت بیشتر خودش رو نشان داد مه غلیظ زیر پای ما همچون دریایی بیکران سفید رنگ خود نمایی می کرد و خانه های زیبای ماسوله کم کم بیشتر و بیشتر در لابه لای مه گم میشدند .....  

هوا خیلی خوب شده بود و واقعا ما فکرش رو نمی کرذیم که به این راحتی از مه و ابر فاصله بگیریم ولی گویی اینکه مه بدنبال ما به سرعت در حال حرکت بود و ما را تعقیب میکرد  .......... یه جایی دقیقا قبل از للندیز که واقعا منطقه رویایی است و من واقعا عاشق اون جا هستم چمن یکدست و تمیز ، درختهای زیبا و چشم انداز فوق العاده ایی که تصور نگهداری این نظم و یکدستی  در چمن و درختان بدون نظارت یک باغبان به این صورت برقرار شده است ....



چند جایی بین راه تصمیم گرفتیم برای صبحانه توقف کنیم ولی وزش باد اجازه نداد و خلاصه ساعت 9 به دشت للندیز رسیدیم با همکاری بچه ها آتش  خوبی برپا شد و در اون هوای خنک یه چایی داغ با تخم مرغ نیمرو شده واقعا دلچسبه و حتی از

پلا کباب هم بیشتر میچسبه!!


 


یک نکته جالبه اینه که متاسفانه شهریها همیشه فرهنگ و اعتلای فرهنگی رو متعلق به خودشون میدونن ولی موقعیکه آتیش و نیمرو رو آماده میکردیم یکی از ساکنین محلی با خوش رویی به ما نزدیک شد و پس از احوال پرسی و توصیه هایی برای طبخ بهتر نیمرو مخصوص با کره !! خیلی مودبانه از ما خواست که در حفظ طبیعت و نریختن زباله دقت کنیم و این در خواست  مرد ساده دل روستایی خیلی جالب و دوست داشتنی بود کما اینکه  بعضی از افراد که اسیر فرهنگ شهرنشینی خود هستند!! در سفرهایی برون شهری با کمترین توجه به طبیعت زیبا در تخریب آن از هیچ کوششی دریغ نمیکنند!!! ( حیف شد که یه عکس یادگاری باهاش نگرفتیم) 

 


پس از صرف صبحانه حدود ساعت 10 برو بچه های گروه آوای کوهستان و آریا به  للندیز رسیدند و پس از صرف چای داغ و اندک صبحانه ،عازم قله شدیم


 

کوهستان ، کوهنوردی ، کوه ، دشت للندیز ، کلبه زمستانی




ارتفاع 2700 متری قله کله قندی ( قند کله)  بچه ها را برای صعود مصمم تر کرده بود و بزرگترین مشکل کمبود زمان و وقت برای صعود و برگشت بود چون با کوتاه بودن زمان روشنایی روز باید بر سرعت صعود افزوده میشد و این کار را یک کم سختر میکرد..... 

 


در میانه راه باد شدیدی در حال وزیدن بود و سرعت باد بقدری زیاد بود که کنترل مسیر حرکت بسیار سخت شده بود و سرمای هوا نیز افزون بر مشکلات شده بود بطوری که عکس برداری را در قسمتهایی از مسیر غیر ممکن کرده بود.

 

 

چشم انداز زیبا و مناظر  آنقدر دلفریب بود که فقط با دیدن قابل توصیف است هرچه بر ارتفاع افزوده میشد چشم انداز زیباتر و رویایی تر میشد ، دریایی از ابر و مه در زیر پای ما وجود داشت و دشت للندیز و کلبه های آن در زیر مه فرو رفته بود در مسیر از توده های از برف گذر نمودیم ولی کمتر از حد انتظار بود ..... واقعا شانس آوردیم که هوا آفتابی بود و در این آفتاب کم رمق و  سوز باد حتی برای لحظه ای توقف سرما بر وجود ما مستولی میشد من همش به این فکر میکردم که اگه هوا برفی یا بارونی بود چی میشد!!!!سرعت باد رو میتونم اینجوری توصیف کنم که شما با سرعت  140 کیلومتر در ساعت  در حال رانندگی باشید و سرتون رو از پنجره ماشین ببرید بیرون.... تصورش هم سخته .... ولی واقعا خیلی شدت و سرعت باد در اون نزدیکیهای کله قندی زیاد بود....


باد ، کوه ، قله ، کوهپایه ، ورزش، 


کله قندی ، کله قندی ، کوهپایه ، دشت ، برف

کوه ، کلبه کوهستانی ، صعود زمستانی ، کله قندی


ساعت 13:30 به کله قندی رسیدیم ........در  قله وزش باد بقدری بود که در  ما نتوانستیم پرچم گروه را برپا کرده  و عکس بگیریم  در طرفین ما از یک سو قله آسمان کوه با  چهره ای برفی خود نمایی می کرد و در سمت مقابل شاه معلم و کمی آنطرف تر ، تروشوم ........ برای اینکه در تاریکی هوا گیر نکنیم سریعا مسیر برگشت را در پیش گرفتیم ......  

 

افرادیکه که به قله نیامده بودند در للندیز مانده بودند بعلت اینکه مه شدید در دشت للندیز نشست کرده بود کمی تغییر مکان دادند و منتظر ما بودند نهار و چای داغ را صرف کردیم و راس ساعت 15:30 در حالیکه در کل مسیر مه شدیدی حکمفرما بود به ماسوله رسیدیم 

واقعا روز به یاد ماندنی بود و جای همه کسانی که نتونسته بودند بیایند واقعا خالی بود. 

 

 

زحمت ترانسفر ما با آقای فخر بود ، آقای مجید تقوی و آقای مهدیزاده و آقای فرزانگان هم مشارکت داشتند بابک طالب خانی هم ....... 

 

برنامه بعدی گروه صعود به منطقه گاوکول رودبار هستش که در تاریخ 30-11-88 در صورت مساعد بودن هوا انجام خواهد شد.

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سینا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:32 http://www.varena1.blogfa.com

سلام . فکر کنم یک جا منظورتون آسمان کوه بود نوشتید آسمان سرا.البته اگر اشتباه نکنم .آسمان کوه ماسوله هستش و آسمان سرا منجیل.اگه میشه بهم اطلاع بدید.

[ بدون نام ] شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 17:07

با تشکر از بازدید و راهنمائی شما...... حق با شما بود مورد مذکور نظر اصلاح شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد